با کمک دو نفرتوی آن شلوغی آهسته پیش می آمد، همراهانش اشاره کردند جابجا شوم تا او هم کنار من به ستون تکیه دهد.
فهمیدم چشمانش هم سوی چندانی ندارد، با آن حال نزار و فرتوت نگرانش بودم که چند لحظه بعد ، که تاب و تب جمعیت بیشتر هم می شود چه خواهد کرد.
نمی دانم از کجا فهمیده بود که به زحمت از جا بلند شد و چند لحظه زودتر رفت به استقبال لحظه ای که همه منتظرش بودند. خواستم دستش را بگیرم که قبول نکرد، اصرار داشت به تنهایی بایستد.
تا آنجا که قامت خمیده اش اجازه می داد دستش را بالا گرفته بود و با همه توان شعار می داد: "صل علی محمد(ص) نایب مهدی (عج) آمد".
قم/ سومین روز سفر رهبر انقلاب/دیدار طلاب
برگرفته از وبلاگ رمز عبور ....